Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک روحانی اصلاح‌طلب اخیرا مدعی شد که علت امتناع حضرت فاطمه زهرا(س) از نفرین در حق غاصبان فدک و خلافت؛ شامل شدن احتمالی بیگناهان در این نفرین بوده است!

سرویس سیاست مشرق _ فردی به نام هادی سروش که رسانه‌های اصلاح‌طلب از وی با عنوان استاد نیز یاد می‌کنند به تازگی طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد، در یکی از مساجد تهران و در رابطه با شهادت حضرت زهرا(س) گفته است:

"مسئله غصب خلافت و عدم بیعت امیرالمومنین و ربودن حق مالی حضرت زهرا جدی شد تا جائیکه از امام صادق نقل شده است که زهرا (سلام الله علیها) در حالیکه پیراهن رسول الله را به سر داشت وارد شد و فرمود: میخواهید دست به خون علی(ع) ببرید! اگر گناه و معصیت نبود ناله ای بر درگاه الهی با شرایطی میزدم که همه چیز شما را نابود می‌کرد؛ والله لولا ان تکون سیئه لنشرت شعری و لصرختالی ربی" (کافی؛ج۸ص۲۳۸)

از این روایت مهمتر بیان امام باقر(ع) از حضرت زهرا است که چرائیِ معصیت بودن ناله و نفرینش را طرح نموده و فرمود: "والله .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

. لولا انی اکره ان یصیب البلاء من لا ذنب له؛ لعلمت انی ساقسم علی الله، ثم اجده سریع الاجابه" (کافی ، ج۸ ص۲۳۸)

مقصود این است که اگر حضرت زهرا ناله در عموم و نفرین را روا ندانسته بخاطرِ حفظ جان مردم است. و اگر زمینه خونریزی ایجاد نمی‌شد چنان خدا را قسم میداد و چون سریع الاجابه بود طومار زندگی همه را جمع می‌کرد. اما فاطمه خود را مسئول حفظ زندگی و خون مردم میداند که مبادا نفرینش شامل حتی یک بی گناه بشود.

این آموزه بزرگی از فاطمه زهرا است که کسی حق ندارد بخاطر یک گناه که در جامعه انجام میشود زمینه خونریزی و عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی را رقم زند"![1]

*این از ناآگاهی فرد مذکور است که نمی‌داند معصوم(س) حتی فکر گناه هم نمی‌کند و اگر فاطمه زهرا(س) به گناه نفرین اشاره می‌کند؛ منظور حضرتش سیئه نیست بلکه نامرسوم بودن معجزه امامت و معصومیت برای اعاده حق است.

چه اگر چنین چیزی مرسوم بود اساسا مسئله غصب ولایت رخ نمی‌داد! و یا همینطور ماجرای عاشورا و شهادت سایر ائمه(س).

زیرا باید دانست و فهمید که سنن الهی و ظهور امام عصر مبتنی بر نفرین یا دعای معصومان مستجاب‌الدعوه نیست. بلکه مبتنی بر رشد عقلانیت جامعه بشری یا اسلامی است.

هنگامی که این رشد رخ بدهد؛ آنگاه بشریت پذیرای جامعه آخرالزمانی و حکومت عدل جهانی خواهد شد.

بدیهیست که ائمه معصومین(س) که سرسلسلگان این حکومت هستند نیز هرگز نخواسته‌اند که امر الهی برای رشد انسان و آماده‌سازی جامعه بشری را با نفرین یا معجزه به پیش ببرند و امتنای زهرای مرضیه(س) از نفرین برای غاصبان خلافت و فدک نیز از همین روست. نه به دلیل خزعبلاتی مثل "مردن مردم به دلیل نفرین یا گناه بودن آن!"

از طرف دیگر باید به سایر رخدادهای تاریخ اسلام نیز اشاره کرد و دانست در جایی که پای رخدادهای عمومی یا اجتماعی در میان نبوده؛ ائمه(س) از بیان نفرین موردی در حق یک فرد شقی و در جایی که مصلحت دانسته‌اند؛ ابایی نداشته‌اند.

چه اینکه می‌دانیم حسین(ع) در روز عاشورا دست به نفرین هم زده است و یا موارد دیگر...

برای روشن شدن بیشتر مسئله می‌توان به این نقل از حضرت رضا(ع) نیز اشاره کرد که خطاب به مأمون فرمود: "من اگر خلافت را می‌خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم."

ضعف استدلال هادی سروش از اینجا نیز آشکار می‌شود که فرد مستجاب‌الدعوه آیا نمی‌تواند نفرین خود را منوط و مشروط به یک نفر کند و چرا در فرض سروش همه افراد اعم از پیر و جوان و بیگناه و گناهکار باید شامل نفرین بشوند؟

ساده‌اندیشی فرد مذکور درباره معصومیت فاطمه زهرا(س) البته فقط منوط به گفتاری که شرح آن رفت، نیست. بلکه این فرد در اشاره به احتمال نفرین از سوی صدیقه طاهره(س) مدعی می‌شود که کسی حق ندارد بخاطر یک گناه که در جامعه انجام میشود زمینه خونریزی رقم بزند.

این گفتار را باید از آخر خواند تا خطر آنرا متوجه شد!

بله. ایجاد زمینه خونریزی یکی از بدترین گناهان است. اما همه باید بدانیم که "بخاطر صلح باید جنگید".

یعنی علی(ع) اگر قهرمان محراب و پدر یتیمان و پناه ضعفاست اما برای اعاده حق متجلی شده در دین خدا؛ قتّال‌العرب و تک‌سوار جبهه‌های نبرد نیز هست.

و آیا از علی(ع) معصوم‌تر و پرهیزکارتر برای دوری از گناهان می‌شناسیم؟

پس امثال سروش؛ اینهمه خونی که با شمشیر مقدس علی(ع) ریخته شد را چگونه توجیه می‌کنند و چگونه می‌فهمند؟!

امروز نیز شاهد حضور عقلایی و حقّانی ایران اسلامی در جبهه‌های نبرد بسیاری بوده‌ایم. نبردهایی که اگرچه خون‌های زیادی در آنها بر زمین ریخت اما در پیامد آن خون‌های پاک، حق به اثبات رسید، امنیت تثبیت شد و ضعفا از مدار ضعف فاصله گرفتند.

آیا اکنون باید از این حرکت عقل‌مدار ایران اسلامی انتقاد کرد و یا آنرا در تعارض با مکتب فاطمی دانست؟

مجددا تأکید می‌شود چیزی که موجب غصب حق ائمه(س) شد، حسین را در کربلا به شهادت رساند و غیبت دردآور صاحب‌الزمان(ع) را رقم زد؛ نه شیوع نان حرام یا شهوت مقام در جامعه که "تحلیل غلط" بود و جامعه را به جای دفاع از حق به سمت حمایت از گمراهی سوق داد.

و ریشه این بیماری نیز در یکی از ابعاد مهم خود به کسانی برمی‌گردد که بدون هیچ صلاحیتی؛ منابر جامعه را در اختیار گرفتند و تحلیل غلط را به مثابه نان حرام به خورد مردم دادند.

تعقل، مطالعه و جهاد تبیین راه جلوگیری از تکرار مظلومیت زهرای مرضیه و همسرش و فرزندان مکرّم اوست...

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1617060

منبع: مشرق

کلیدواژه: تحلیل روز طوفان الاقصی قیمت شهادت حضرت زهرا حضرت فاطمه مشرق نیوز بصیرت نافذ عقلانیت امامت معصومیت سنن الهی غیبت امام زمان ظهور امام حسین امیرالمؤمنین علی ع تحلیل صحیح تحلیل غلط هادی سروش اصلاح طلبان مطالعه جهاد تبیین خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت زمینه خونریزی فاطمه زهرا حضرت زهرا زهرا س

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۰۳۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه

گروه اندیشه: در یادداشتی که امیر ناظمی در کانال خود منتشر کرده، که خود برگرفته از کتاب تازه منتشرشده «ضربه سخت انتشارات شرق» است، مردم ایران را از سرنوشت شوم سیزیف برحذر می دارد که سیزیف استعاره ای است از تکرار کشنده و تلاشی نافرجام. ناظمی که خود از زمره نو نهادگرایان محسوب می شود، در یادداشت زیر معتقد است که تنها با حکومت قوی و جامعه قوی است که می توان از مدار ملال آور تکرار، رهایی جست، و بدون جامعه قوی، امکان عبور از مدار توسعه نیافتگی و ورود به دالان باریک آزادی محال می شود. این یادداشت در زیر از نظرتان می گذرد.

ما و تکرار بیهوده تاریخ:
ناظمی در مطلب خود یادآور می شود که «سیزیف راز خدایان را فاش کرده و به همین دلیل، محکوم شده بود تا سنگی بزرگ را بر بالای قله‌ای ببرد. اما سنگ هر بار از بالای قله به پایین می‌غلتید و سیزیف دوباره آن را به بالا می‌برد، اما سنگ دوباره به پایین می‌غلتید و دوباره و دوباره و دوباره...»

از نظر ناظمی «سیزیف استعاره‌ای است از تکرارِ کشنده‌ی تلاشی نافرجام.» او در ادامه به نگاه آلبر کامو برای رهایی سیزیف از بن بست اشاره می کند می نویسند: « او محکوم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل بود. با وجود این‌که تاریخ، رویدادهای شکل‌دهنده به امروز ماست، ناآگاهی ما از آن می‌تواند تاریخ را به الگوهایی تکرارپذیر از تلاش‌های نافرجام تبدیل کند؛ الگوهایی تکرارپذیر که تا زمانی که اسیر آن‌ها باشیم، توان خروج از چرخه‌های تکراری‌شان را نداریم و گویی در اسطوره‌ی سیزیف زندگی می‌کنیم. آلبر کامو پیروزی او را در آگاهی می‌داند، به همان شیوه‌ای که رهایی از چرخه‌های تکرارپذیر تاریخ فقط با خودآگاهی جمعی است که پایان می‌یابد؛ در غیر این صورت، ما نیز محکوم می‌شویم به تکرار چرخه‌ای پایان‌ناپذیر و بی‌حاصل.»

پاندولی میان استبداد و هرج‌ومرج:
این پژوهشگر حوزه عمومی سپس با اشاره به نحوه تعامل جامعه و دولت در ایران اشاره کرده می نویسد: «وقتی حکومت‌ها فشارها را از حد گذرانده و از آستانه‌ی تحمل جامعه (یا همان حدِ نهایی قدرت حکومت) عبور می‌کنند، یک ضربه‌ی سخت دریافت می‌کنند. ضربه‌ی سخت است که حکومت‌ها را از ادامه دادن به قدرت بازمی‌دارد. در حقیقت ضربه‌ی سخت به حکومت است که منجر به تغییر حکمرانان در ایران می‌شود. به دنبال این ضربه‌ی سخت است که جامعه‌ی ایرانی به دنبال سهم خود از قدرت حرکت می‌کند، اما به دلیل آن‌که ظرفیت‌های نهادی لازم برای حکمرانی و مدیریت این قدرت را ندارد به سرعت در دام یک هرج‌ومرج دست‌وپا می‌زند.این هرج و مرج نیز به سرعت منجر به مقاومت حکومت شده و به این ترتیب، جامعه از آستانه‌ی تحمل حکومت رد می‌شود و حکومت (فارغ از آن‌که در دست چه کسی باشد)، در واکنشی طبیعی، به دنبال بازپس‌گیری قدرت انحصاری خود برمی‌آید. بنابراین ضربه‌ی سختِ بعدی از دل این رد شدن از آستانه‌ی تحمل حکومت رنگ می‌گیرد.»

او در ادامه می نویسند: «ضربه‌های سخت پی‌درپی و گیجی‌های بامداد خمارِ پس از آن‌ها الگوی تکرارشونده‌ی تاریخ ایران در ۲۵۰ سال اخیر بوده است. جامعه‌ی ایرانی با هر ضربه‌ی سخت بخشی از توانمندی‌های خود را از دست داده و پس از هر ضربه‌ی سخت مجبور شده است زمان و انرژی‌اش را صرف بازسازی توانمندیِ ازدست‌رفته کند. محکومیت تکرار بیهوده‌ی گذشته فقط با یک خودآگاهی جمعی می‌تواند پایان یابد؛ جایی که خودآگاهی جمعی به ما یاد می‌دهد از دالان باریک به سرعت به بیرون پرتاب نشویم و بتوانیم با کنترل خود، توازن میان قدرت حکومت و قدرت جامعه را حفظ کنیم و در دالان باریک به حرکت ادامه دهیم.»

الگوی این رفتار تکرارشونده در نمودار زیر به نمایش درآمده است.

جامعه آونگی
ناظمی ادامه «حرکت‌های زیگزاگی در میانه‌ی دو دیواره‌ی صخره‌ای» را «تکرار اصلی در تاریخ ایران می داند و به ویژگی ایجاد شده در آن یعنی ویژگی آونگی اشاره می کند: «دوره‌های متعددی از هرج‌ومرج و استبداد ایران را تبدیل به جامعه‌ای آونگی (پاندول‌وار) کرده است. این تکرارها فرصت حرکت آرام در میان دالان باریک را از ما ربوده‌اند و با ضربه‌های متناوب سخت، ما را در میانه‌ی دو دیواره‌ گروگان گرفته‌اند. در این الگوی تکراری، حکومت‌ها آنچنان به سرعت به سمت بیشترین حد قدرت حکومت حرکت می‌کنند و از تمامی سازوکارهای استبدادی برای تمرکز قدرت بهره می‌برند که سرنوشت محتوم ایران ضربه‌های سختِ مکرر می‌شود.»

شاید حکومت مغ های زرتشتی در زمان ساسانیان الگوی نظری ناظمی باشد که می نویسد: « حکومت‌های شیفته‌ی استبداد، بی‌توجه به آستانه‌ی تحمل جامعه، چنان بر جامعه سخت می‌گیرند که عصیان جامعه در قالب انقلاب‌ها و درگیری‌های نظامی و گاهی نیز توسل به قدرت‌های خارجی تنها راه بازگشت قدرت به جامعه دانسته می‌شود. حکومت‌های استبدادی به صورت هم‌زمان ظرفیت‌های حکمرانی جامعه را نیز کاهش می‌دهند؛ ظرفیت‌هایی که می‌توانند نظام حکمرانی را از طریق مشارکت‌ورزی جامعه توانمندتر کنند.به این ترتیب، حکومت استبدادی هم توانمندی حکومت و هم توانمندی جامعه را هم‌زمان کاهش می‌دهد؛ در نتیجه، از یک سو، با یک ضربه‌ی سخت، حکومت تغییرات شدید می‌کند و ثبات جامعه تضعیف می‌شود و از سوی دیگر، زمانی که جامعه‌ی ایرانی پس از آن ضربه‌ی سخت به حکومت، قدرت جامعه را بازپس می‌گیرد، فاقد توانمندی لازم برای حکمرانی می‌شود و به سرعت به سوی هرج‌ومرج می‌رود.»

تحلیل و تجویز راهبردی

در آخر ناظمی سه راهبرد اصلی برای برون از این وضعیت که به پایداری دولت و جامعه منتهی می شود، به شرح زیر ارائه می دهد:
۱-مهم‌ترین پروژه توسعه در ایران ایجاد ظرفیت‌های نهادی برای توانمندسازی جامعه است.
۲-هر سازوکاری که بتواند جامعه را توانمند کند، بر هر پروژه‌ای که قدرت دولت را افزایش دهد اولویت دارد.
۳-تلاش برای کاهش قدرت حکومت، تا مادامی که همراه با ایجاد ظرفیت‌هایی برای توانمندسازی جامعه نباشد، در بهترین حالت منجر به هرج‌ومرج می‌شود و چیزی جز تکرار یک تاریخ بیهوده نیست.

*پژوهشگر سیاستگذاری عمومی و معاون سابق وزیر ارتباطات

بیشتر بخوانید:

که شب می گذرد! نوروز به مثابه نهاد توسعه
سایه‌روشن یک شاه یا یک ملت؟
درسی که باید از جنبش‌های زنان آموخت (به مناسبت ۸مارس)
انتخابات در جامعه فحش‌زده
مهندسان عاشق‌پیشه و مهندسان قاتل‌پیشه

216216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902758

دیگر خبرها

  • برنامه های دهه کرامت حرم حضرت فاطمه معصومه (س) تشریح شد
  • تکرار گناه فرصت‌ تعالی را از انسان می‌گیرد
  • آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)
  • علم‌الهدی: امامتِ سیاسی دشمن دارد و تا امروز هم این دشمنی ادامه داشته
  • علم الهدی: امامت سیاسی دشمن دارد/ امام فقط شاگردپرور و عالم نیست؛ اصل امامت به تشکیل نظام رهبری و تشکیلات حکومت اجتماعی است
  • «سیزیف» به مردم ایران چه می آموزد؟ / ورود ایرانیان به دالان باریک آزادی / مهمترین پروژه توسعه ایران توانمندسازی جامعه
  • علم‌الهدی : اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمی‌کرد، به او ظلم نمی‌شد/ امامت سیاسی دشمن دارد
  • دلایل مظلومیت امام صادق(ع) از زبان آیت‌الله علم‌الهدی
  • عادی انگاری شرب خمر توسط برخی افراد/ با مجالس گناه برخورد شود
  • مجالس شهدا میدان مقدس و اطهر حضرت فاطمه(س) است